جدول جو
جدول جو

معنی پس پی - جستجوی لغت در جدول جو

پس پی
پاشنه ی پاقسمت عقب پا
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پس پیرار
تصویر پس پیرار
سال پیش از پیرار، سه سال پیش از امسال
فرهنگ فارسی عمید
(پَ سِ)
پشت پای یا شاید بمعنی تیپا و اردنگ: در جمله نزدیک آمد که این هراس فکرت و ضجرت بر من مستولی گرداند وبه یک پس پای در موج ضلالت افکند. (کلیله و دمنه)
لغت نامه دهخدا
(پَ)
سال پیش از پیرار. دو سال پیش از پار. سه سال پیش
لغت نامه دهخدا
تصویری از پس پیرا
تصویر پس پیرا
سه سال پیش دو سال پیش از پار سال پیش از پیرا
فرهنگ لغت هوشیار
قمیش سرنا که آواری اصلی سرنا از آن است، بخشی از ساقه ی جو.، گونه ای گنجشک دم دراز و کوچک که از انگلهای درختان تغذیه کند
فرهنگ گویش مازندرانی
عقب عقب، قمیش سرنا پستانک سرنا که آوای سرنا از آنست
فرهنگ گویش مازندرانی
دیر، دیرکاشت، زراعتی که دیرتر از موقع کاشت شود، مجازا
فرهنگ گویش مازندرانی
رودخانه ای در نزدیکی گاوانکلا در بابل که به آن پس پل هم گویند
فرهنگ گویش مازندرانی
سه روز دیگر چهار روز دیگر (که در مناطق مختلف مازندران معانی
فرهنگ گویش مازندرانی
علف زاری که قبلا گوسفند چریده باشد و پس از رویش دوباره، مجددا
فرهنگ گویش مازندرانی
فرزندی که پس ازمرگ پدر زاده شود
فرهنگ گویش مازندرانی
چهار روز دیگر
فرهنگ گویش مازندرانی